شهادت نوشیدنی نیست،چشیدنی است.اولین قطره ی خونی که از شهید میریزد وصیت نامه اوست..................
شهید پوریان
اللهم رد کل غریب.............
خدایا !غریبا رو به وطنشون برگردون ،خدایا !مومن غریبه و وطنش جز پش تو نیست....
مرغ باغ ملکوتم نیم از عالم خاک
غربت به قربت نزدیکه.غریب کسی رو که میخواسته پیدا کرده
خدایا مارو فقط فقط مال خودت کن ...........
امام صادق (ع):
هرکس سوره کافرون وسوره توحید را در نماز واجب بخواند
خداوند اورا شهید مبعوث می کند
پیامبر اکرم (صلّی الله علیه وآله):
هرکس صادقانه از خداوند شهادت بخواهد،
خداوند او را به مقام شهیدان میرساند، هر چند در بستر بمیرد.
سوره قدر را در موقع افطار، سحر و یا بین این دو بخوانیم؛
زیرا اگر به این نکته عمل کنیم خدا به ما پاداشی معادل اجر شهیدان خواهد داد
هوا گرگ و میش بود ،پس از سپری کردن یک شب سخت عملیاتی ،
تازه از اول صبح آتش شدید دشمن از پاتک سنگینی داشت.
رزمنده دلاور ورزشکار ،حسن توکلی کنار من آمده تیربارش را به من داد و گفت:
« با این ،سر عراقی ها را گرم کن تا من نمارم را بخوانم »
شروع به تیر اندازی کردم وبا گوشه چشم مراقب احوال خضوع و خشوع او بودم،
برروی خاکریز تیمم کرد ودر حالت نشسته به نماز عشق پرداخت.
کمی تیراندازی کردم وباز متوجه توکلی شدم .
رکعت دوم بود.دستهایش را بالا آورد قنوت می خواند
از شدت گریه شانه هایش را که می لرزید بخوبی می دیدم ،
تیر اندازی را قطع کردم ببینم چه دعایی می خواند :
« اللهم ارزقنی شهاده فی سبیلک ، اللهم ارزقنی شهاده فی سبیلک ... »
به حال خوشش افسوس خوردم ،رفتم ودوباره به دشمن پرداختم
باز نگاهی به توکلی کردم جلوی لباسش خونی بود !
به آرامی جوی خون از زیر لباسش روی زمین جاری
و او در حال خواندن تشهد و سلام بود دلم نیامد دو رکعت نماز عشق او را بشکنم .
مترصد شدم سلام بدهد به کمکش بروم .در حالی که می گفت :
«السلام ... علیک... م ورحمه ... الله ...برکا... ته » به حالت سجده بر زمین افتاد .
جسد آغشته به خون این شهید عاشق را کناری خواباندم
در حالتی از این دعای سریع الاجابه متحیر بودم .
خدایا میشه ماروهم تومهمونی راهمون بدی...
ربنا اغفرلنا ذنوبنا....
میگن شهادت خلوت عاشق ومعشوق....الهی مارو به خلوتت راهمون بده ...درسته عاشق واقعی نیستیم ولی تو معشوق واقعی هستی اللهم الرزقنا توفیق الشهاده.............
الهی راهم ده
قسمتی از وصیت نامه یک شهید:
اگر برای خداست، بگذار گمنام بمانم.....
اطلاعیه:نشست تخصصی برسی نقش شهید حسن باقری در شناسایی ،طرح ریزی واجرای عملیات ثامن الائمه(شکست حصر آبادان).
زمان چهارشنبه 3/7/87
مکان :میدان امام حسین-خیابان شهید منتظری-پارک خیام-ساختمان شهید حسن باقری
هدف،حیوان دوپاشدن نشود،که دنیا علفزار چهارپایانی نیست که خوب بخورند تا خوب بخورندشان ،خوب بنوشند تا خوب بدوشندشان.دنیا صحنه پیکار حق وباطل است مسلخ عاشقان راه حق وتجلی گاه ذات الله....
رمضان کلاس است واین کلاس ،کلاس پیکار هم است وبعد از رمضان خبراز پیوندی مبارک می دهد پیوند( پیکار) با( خون) و(خون )با (محرم) وماچه غافلیم از این میثاق که با خون بسته شده .رمضان ومحرم .اگر کلاس رمضان را دیدی واز این کلاس سرفراز بیرون آمدی محرم با حسین خواهی بود وگرنه یا از آغاز همراهی نخواهی کرد ویا در اولی ابتلا انتخابت شایستگی همیاری حسین را نخواهی داشت .هنگامی که حسین مرد راه میخواهد توان رفتن ات سلب خواهد داشت ودر تاریکی شب استتار نیز خواهی شد.....
شهید ولی الله چراغچی
«من آموزش جنگ های چریکی دیده ام، حضورم آنجا مؤثرتر است، که امام(ره) هم استقبال می کند. محمود برگشت مشهد تا مقدمات سفر به کردستان را فراهم کند که ماجرای طبس پیش آمد و او عازم آنجا شد. بعد که از طبس برگشت، پرسیدم؛ چه خبر؟ محمود گفت: پدر، در طبس، خدا زودتر از ما عملیات را شروع کرد! مقداری هم از آن شن ها آورده بود. همیشه می گفت: این شن ها سربازان خدا هستند! بعد هم در شرایطی عازم کردستان شد که خبر آوردند کومه له ها، سرچند تا از بچه های سپاه اصفهان را بریده اند. باورتان می شود؛ رفت کردستان و ما یک سال از او هیچ خبری نداشتیم.»