ساعت 12 از سنگر خود بیرون آمده سوار قایق شدیم و به طرف اروند رود حرکت کردیم سکاندار راه را گم کرد و ما در میان دود و آتش دشمن گم شدیم و آواره دریاها شدیم و به گردش اروند رود پرداختیم بالاخره به کمک یک قایق دیگر سمت خود راپیدا کرده و به راه خود ادامه دادیم.
وای خدا،چه صحنه وحشتناکی عراقی ها دوشکا و ضد هوایی ها را در سنگر خود به طرف ما گرفته بودند و دائما شلیک می کردند قائق های چوبی تاب مقاومت در برابر فشنگ ضد هوائی رانداشت و با برخورد چند گلوله قائق به هوا پرتاب می شد و ساکنان آن در حالیکه دست و پای خود را...(بقیه در صفحه 48 -پست پایینی)